نوشته «چندعاملی» بودنِ رویگردانیِ مردم از مطبوعات اولین بار در رمزپرس. پدیدار شد.
]]>روزگار سرد و سختی که برای فعالان مطبوعات به سختی سپری میشود و آیندهای مبهم در انتظار این رسانه ریشهدار است. واقعاً چه شد که همگان از روزنامهخوانی رویگردان شدند؟ چرا کسی برای پیگیری اوضاع آشفته آنها چارهای نمیاندیشد؟ با این وضعیت چه سرنوشتی در انتظار فعالان این صنف خواهد بود؟
رمز پرس: اسدالله قربانزاده از فعالان عرصۀ مطبوعات در گفت وگو با ایرنا پلاس به این مهم اشاره میکند که رویگردانی عموم مردم از مطبوعات «چندعاملی» است و تا زمانی که این عوامل زنجیروار دوباره به هم وصل نشوند، وضعیت تداوم انتشار مطبوعات نامشخص خواهد بود.
او که خود در استان و شهرستان محل سکونتش – زنجان – جزو شیفتگان حرفه روزنامهنگاری است و در تمام این سالهای سخت برای شغل محبوبش از دل و جان مایه گذاشته، در این مصاحبه ضمن پرداختن به چالشهای کنونی مطبوعات کشور و دلایل آن، پیشنهادهایی هم برای بهبود اوضاع خبرنگاران و مطبوعات ارائه داده است:
اوضاع مطبوعات را چطور می بینید؟
در سالهای اخیر وضعیت مطبوعات از دو بعد فعالیت شبکههای اجتماعی و همهگیری کرونا قابل بررسی است. در بخش نخست که ورود شبکههای اجتماعی به زندگی تک تک افراد موجب شده تا اخبار در سریعترین زمان ممکن در دسترس مخاطب قرار گیرد و از این حیث ارتباط مردم با اخبار لحظهای، بیشتر از طریق همین شبکهها فراهم شده است.
به هر حال در عصر ارتباطات و روزنامهنگاری الکترونیکی شاهد این تحول بزرگ بودهایم. البته در ادامه رسانههای کاغذی هم بیکار میدان نبودند و با راهاندازی کانالها و صفحههای ویژه تلاش کردهاند ضمن حفظ مخاطبان در نقاط مختلف ایران و جهان این خلاء را جبران کنند. یعنی این نقیصه را مطبوعات تا حدودی پر کردهاند و تلاش بر این بوده تا با بالا بردن تعداد اعضا، بخشی از هزینهها را با جذب آگهی پر کنند.
در بخش دوم که تمامی مشاغل و کسب و کارها با بحران سخت کرونا دست به گریبان بودهاند، مدیران و فعالان مطبوعات نیز از این ویروس منحوس روی خوشی نداشتهاند. این اتفاق در سطح کشوری موجب شد تا اندک مخاطبانی که این رسانهها داشتند نیز ریزش کند و در نهایت در شرایطی هستیم که مردم دیگر به خرید رسانه کاغدی تمایل ندارند و ترجیح میدهند از طریق همین شبکههای اجتماعی و سایتهای خبریِ در دسترس، اخبار روزانه را دنبال کنند.
ادامه این بحران به کجا ختم میشود؟
ترسیم آیندۀ روشن برای مطبوعات با توجه به بحران کرونا و مهمتر از آن بالا بودن هزینههای انتشار بسیار سخت است. آن دسته از رسانههایی که مستقل فعالیت میکردند با نبود آگهی، اشتراک و حتی حامی مالی، روزگار سختی دارند و حتی شنیدهام برخی از همین طیف روزنامهها تعداد صفحات روزانه خود را کم کرده و ترجیح دادهاند با نیروی اندک، انتشار خود را دنبال کنند.
محدودیت منابع مالی، تاثیر خود را بر کیفیت یک روزنامه نیز خواهد گذاشت. هر چند مخاطبان خاص مطبوعات، اخبار روزانه شان را از شبکههای اجتماعی دنبال میکنند اما افرادی هم هستند که به دور از قیل و قال فضای مجازی ترجیح میدهند تحلیل اخبار، مطالب جذابتر، گزارشهای میدانی و تحلیلی و فرآیندمحور را از روزنامهها و مجلات تخصصی دنبال کنند.
همین موانع یعنی محدودیت منابع مالی، راه انتشار مطالب باکیفیت با اتکا بر نیروی انسانی ماهر و کاربلد را نیز سخت میکند.
برای بقای یک روزنامه چه باید کرد ؟
حیات یک روزنامه و مجله به عواملی همچون محتوای خوب و موثق، میزان جذب آگهی، سیستم توزیع درست و بابرنامه، تبلیغات برند رسانه و غیره بستگی دارد. هر قدر تیم رسانهای یک روزنامه قوی و متخصص باشد با یک سیستم توزیع اصولی و تبلیغات فراگیر در گذر زمان، مخاطبان خود را جذب میکند.
خروجیِ همه این عوامل در جذب آگهی نیز بروز پیدا میکند و در ادامه مدیر یک رسانه تصمیم میگیرد میزان تیراژ خود را بالا ببرد و حتی با جذب نمایندگان فعال از جنس رسانه در مراکز استانها دایره مخاطبان خود را نیز گسترش میدهد.
به عنوان یک تحصیلکرده رشته مدیریت بازاریابی معتقدم؛ مقوله علم بازاریابی در رسانههای کشور به طور جدی مورد توجه قرار نگرفته و رسانهها باید در قالب یک برنامه مدون از هر فرصتی برای بازاریابی و معرفی برند خود استفاده کنند. برای نمونه حضور در نمایشگاهها فرصت مغتنمی برای شناساندن روزنامه است یا دیدار با فعالان بخشهای مختلف و پیگیری مسائل و مشکلات آنها نیز در معرفی یک رسانه تاثیر دارد.
رسانهها هر قدر به سمت مردمی شدن حرکت کنند و بلندگوی افکار عمومی جامعه باشد بیشتر می توانند در بین لایههای مختلف اجتماعی نفوذ کنند و این رمز موفقیت برند یک روزنامه خواهد بود که در درازمدت دستاوردهای خوبی برای آنها در بر خواهد داشت.
به نظر شما چه میزان خودسانسوری مطبوعات در ریزش مخاطبان تاثیر داشته است؟
واژه خودسانسوری مختص یک روزنامه یا مجله نیست که بخواهیم درباره آن بحث کنیم. کلاً این مفهوم ممکن است در زندگی تکتک افراد جامعه هم بروز یابد. اینکه ما نتوانیم اخبار و اطلاعاتی را بنا به دلایلی بروز دهیم اینکه روزنامهای با رعایت خط قرمزهای روشن سراغ این مفهوم میرود موجب شده تا مخاطبان برای دست یافتن به اخبار جدید و شفاف سراغ شبکههای اجتماعی بروند و این مسأله، شکافی جدی در ارتباط بین یک روزنامه و مخاطب به وجود میآورد که اکنون شاهد آن هستیم.
دهه هفتاد و اوایل دهه هشتاد خبری از شبکههای اجتماعی و مجازی به شکل امروزی نبود و مطبوعات – شفاف – مطالب را منتشر میکردند. در واقع اکنون مردم دیگر به روزنامهها چندان اعتمادی ندارند که نتیجه آن کاهش مخاطب و افت تیراژ شده و باید درباره این حلقه مفقوده به صورت ریشهای تحقیق و پژوهش شود.
چه عاملی می تواند عامل موفقیت یک روزنامه باشد؟
جدای از مواردی که به آن اشاره شد، باید بر مبنای شاخصهای یک روزنامه موفق در جهان کنونی، دلایل موفقیت یک روزنامه را در سالهای متمادی بررسی و از آن الگوبرداری کرد. اگر در دنیای کنونی با روزنامهنگاران و روزنامههای موفق دنیا ارتباط تنگاتنگ نداشته باشیم، در مسیر توسعه و پیشرفت روزنامهنگاری و روزنامهداری موفق نخواهیم بود.
برگزاری نشستها و همایشهای منطقهای و بینالمللی با موضوعات روزنامهنگاری، فرصتها و تهدیدها و بیان الگوهای موفق میتوان به نتایج خوبی رسید. وقتی از روزنامه نیویورکتایمز به عنوان «منبع ملی» یاد میشود، این یعنی آرشیو روزنامه به جایگاه و اعتباری رسیده که مطالب آن ً به نوعی «مدرک تاریخی» است یا اینکه مثلاً خوب است دقت کنیم راز عمر نزدیک به ۱۵۰ سالۀ روزنامه «یومیوری شیمون» در ژاین چیست؟
اینها موضوعاتی است که می تواند برای مطبوعاتی ها جذاب باشد. در تکمیل آن باید بگویم رعایت معیارهای فنی انتشار از جمله صفحهبندی، رنگبندی، انتخاب عکس نخست، تیتر یک به عنوان ویترین روزنامه و سایر موارد در دلایل موفقیت یک روزنامه تاثیر دارد که هر کدام به نوبۀ خود محل بحث است.
محدودیت منابع مالی دلیلی اصلی تعطیلی و کاهش صفحات برخی روزنامهها بوده است. این چالش جدی را چگونه می توان رفع کرد؟
با وجود تیم کاری قوی و حرفهای که این قبیل روزنامهها دارند، همچنان پاشنه آشیل تداوم انتشار، حول منابع مالی میچرخد. این روزنامهها حامی مالی نداشتهاند و تلاش کردهاند با اتکا به آگهیهای بخش خصوصی و گاه دولتی گذران عمر کنند.
وقتی تراز مالی این قبیل روزنامهها را نگاه کنیم وجود تقاضای بالای مشتری و فروش همچنان بالا کفاف عمر آنها را نمیکند. اصولاً این قبیل روزنامهها چون دغدغه تولید محتوای قوی دارند، کمتر به فکر ابزارهای تامین منابع مالی بودهاند و البته حُسن کار روزنامه به همین است. بهره بردن از تیم بازاریابی و تبلیغاتی کاربلد یا واگذاری امور آگهی به شکل پیمانی به یک تیم تبلیغاتی راه برونرفت از این بحران ها را تا حدودی هموار خواهد کرد.
در گذشته برخی روزنامهها که با محتوای فرهنگی و هنری وارد بازار شده بودند، آخر هر هفته برای جذب و ماندگاری مخاطب اقدام به انتشار ویژهنامه میکردند یا مثلاً توزیع آلبوم موسیقی خوانندهای را در برنامه داشتند. به هر حال در آن سالها این ترفند تا حدودی جواب میداد.
در یک دهه گذشته بازار فروش جراید فرهنگی- هنری را در مقایسه با مجلات تخصصی چطور میبینید؟
از زمانی که به یاد دارم، همواره تنوع هفتهنامهها و مجلات خاص حوزه خانوادگی، سینمایی و ورزشی بسیار بالا بود. آن زمان تصاویر بازیگران و فوتبالیستها – روی جلد – بیشتر به چشم میآمد و این نشان میداد که اقبال عامه جامعه به این سمت است.
تیراژ جراید حوزه خانواده به دلیل جذابیت مطالب برای یک خانم خانهدار به مراتب بالاتر بود و دوست داشت در محیط خانه دوخت انواع مدلهای لباس یا پخت انواع غذاها را یاد بگیرد. این قبیل مطالب دنبالهدار موجب شده بود تا همین خانم خانهدار در کنار آموزش خیاطی و آشپزی، اخبار ستارههای سینما و موسیقی را دنبال کند و نتیجه آن گرایش خیل بزرگی از خانوادهها به سمت این جراید بود.
در کنار این قبیل جراید، مجلات تخصصی هم بودند که تنها به تعدادی انگشتشمار، مخاطب خاص در استانها داشتند و به همین دلیل جبران هزینههای چاپ شان سخت بود و اکنون تنها علاقهمندی به این حرفه باعث شده تا در این عرصه داوم بیاورند. تنها دغدغه آنها ماندگاری مطالبشان در گذر زمان است. نمونههای موفق این قبیل مجلات را در دهههای اخیر شاهد هستیم.
فعالیت مدیران غیرمطبوعاتی در این عرصه چه چالشهایی را به دنبال داشته است؟
در دولت گذشته صدور مجوزهای فراوان به افرادی که از جنس مطبوعات نبودند موجب شد تا بر تعداد روزنامهها و حتی مجلات افززوده شود که یک آسیب جدی آن بود که افرادی از بخشهای مختلف دولتی و خصوصی برای رسیدن به اهداف خود از ابزاری به نام روزنامه استفاده میکردند و در واقع سکوی پرتابی برای آنها بود.
این قبیل افراد به دلیل نداشتن استراتژی مشخص و حتی برنامههای کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت در طول زمان نتوانستند با تمرکز روی یک هدف مشخص حرکت کنند. این مساله در به هم خوردن نظم انتشار و محتوای مطالب نیز بروز پیدا میکرد و در آخر این خبرنگاران بودند که مجبور بودند عطای فعالیت را به لقایش بخشند یا در جستجوی کار در رسانهای دیگر باشند. امیدوارم دولت جدید با نگاهی روشن به این چالش در عرصه مطبوعات نگاه کند و صدور مجوزها بیشتر منوط به سابقه رسانهای و فرهنگی افراد باشد.
برای پرورش نسل روزنامهخوان پیشنهادی دارید؟
در دنیایی زندگی میکنیم که فاصله جوامع و ملل به هم نزدیک شده و دریغ از اینکه روز به روز از هم فاصله گرفتهایم. این، دستاورد عصر ارتباطات است که موجب شده تا انسان ها از یکدیگر دور شوند، غافل از اینکه انسان موجودی اجتماعی است. تصور کنید کودکی را که در دوران طلایی زندگی به جای گذراندن اوقات در کنار خانواده و دوستان در شبکههای اجتماعی و فضاهای مجازی با حجم بالایی از محتوا سیر کند، ماحصل کار چه خواهد شد؟ آیا به آنها فرهنگ استفاده و دانستنیهای لازم را انتقال دادهایم؟ چه میزان خانوادهها و مدارس ما به این مهم اشرافیت داشته اند؟
جای تاسف است در یک کشور هشتاد میلیون نفری روزنامهای مختص این قشر منتشر نمیشود تا زمانی که سیستم آموزشی و فرهنگی ما ارتباط دانشآموزان را با کتاب و روزنامه بیشتر نکند به جایی نخواهیم رسید. سالها قبل در همین کشور مدارسی با نام مدارس سبز راهاندازی شد که در ساختن جامعه پاک و عاری از آلودگیها میتوانست تاثیر داشته باشد اما به دلیل محدودیت منابع مالی راه به جایی نُبرد. اجرای این قبیل طرحها با محوریت مطالعه و فرهنگ روزنامهخوانی هم ممکن است.
حرف آخر
انسان کنونی تافته جدا بافتهای از عصر ارتباطات نیست و نمیتواند خود را محدود کند. بهتر است در لابلای فضاهای مختلف اجتماعی و مجازی دنبال منابع موثق بگردیم. اخباری را که ارزش خبری دارند بخوانیم. روزنامهها از بهترین ابزارهای اطلاعرسانی درست و اصولی هستند که به شکل حرفهای از منابع موثق بهره میبرند. ارزش کار یک خبرنگار بسیار بالاتر از ارزش کار یک صفحه در فلان شبکه اجتماعی است که تازه، به منابع موثق نیز امکان دستیابی ندارد.
نوشته «چندعاملی» بودنِ رویگردانیِ مردم از مطبوعات اولین بار در رمزپرس. پدیدار شد.
]]>نوشته نقش قیمت مرغ و گوجه در اعتماد مردم به رسانههای رسمی! اولین بار در رمزپرس. پدیدار شد.
]]>به گزارش رمز پرس از عصر ایران؛ امیدجهانشاهی – جسته وگریخته گلهای مطرح میشود در مورد اینکه رسانههای خارج از کشور چه بسیار حرفهای و کار بلدند و چه خوب بر ذهن مردم تاثیر میگذارند و چقدر رسانههای رسمی کشور ضعف دارند در دفاع از نظام و انتقال پیامها و ارزشها و آنچه باید.
در رویدادهای مختلف بعضاً این انتقادها مطرح است که چرا رسانههای خارجنشین یکهتازی می کنند و پیام رسانههای رسمی داخل بر دلها ننشسته است.
این ذهنیت هم در مسئولان ارشد است و هم در بین عموم و چه بسیار پایاننامه هایی هم با این موضوع تهیه شدهاند و نتیجه گرفتهاند چقدر فلان رسانه خارج از کشور حرفهای است و فلان رسانه رسمی داخلی ضعیف.واقعیت اما این است که همه ماجرا به عملکرد رسانهها برنمیگردد. بخش عمدۀ آنچه ضعف عملکرد رسانههای رسمی در جنگ روانی و خبری با رسانههای خارج نشین قلمداد میشود ناشی از ضعف در حکمرانی و مدیریت کشور است.
برای تشریح این موضوع لازم است مقدمه ای کوتاه بیان شود:
اخبار فقط گزارش رویدادها نیستند بلکه قصد انتقال پیامی هم دارند. پیام ثبات و صلابت نظم مستقر و اینکه همه چیز آرام است و ای مردم احساس آرامش کنید. اخبار در کنار کارکردهایی مثل اطلاع رسانی به هدف تقویت و تداوم ایدئولوژی مستقر هم هستند.
اما واقعیت این است که مردم برخلاف خواست مسؤولان همیشه این پیام ثبات و صلابت نظم و نظام مستقر را از اخبار دریافت نمیکنند. آنها برداشت، قضاوت، درک و یا به عبارت دیگر «خوانش» دیگری از اخبار میکنند که متفاوت از آن مراد و منظور اصحاب رسانههای رسمی است.
روزنامه نگاران اخبار را به گونهای تنظیم می کنند تا معنایی در ذهن مخاطب درک شود اما معنای خبر، نه گاهی که همیشه فراتر از آن چیزی است که در اتاق خبر قصد شده است؛ چراکه تفسیر خبر و خلق معنا از سوی مخاطب تنها وابسته به نحوه تنظیم خبر نیست بلکه وابسته به تجربه زندگی روزمره و ارتباطات میان فردی مخاطب است. به عبارت دیگر خلق معنا یک رویه اجتماعی است و شهروندان بر اساس ذهنیتی که از تجربه زندگی روزمره شان شکل گرفته است یعنی از تجربه شان از وضعیت درمان و آموزش و پرورش و وضعیت آب و برق و ارتباطات میان فردی و سخنان دوستان، همکاران، اخبار را تفسیر و درک می کنند. در واقع فضای حاکم بر اخبار یک چیزی است و دریافت و تفسیر و به اصطلاح خوانش مخاطب چیز دیگری است.
از اکبر عبدی دلایل موفق شدن یک فیلم کمدی را پرسیدند، توضیحاتی داد و اما تاکید کرد یکی هم این است که گوجه نشود کیلویی ۸ تومن (در آن موقع خبر گرانی گوجه تازه بود.) حالا یک بخش از موفقیت رسانههای رسمی به این برمیگردد که مردم در فشار معیشتی نباشند.
مردی که می بیند از مرغ تا پنیر پر کشیدند اعتراضش را در میهمانی های خانوادگی نشان میدهد. نوجوانی که مدام شاهد دشنام و سرزنش مسئولان بابت گرانی ها و تبعیض و فساد است به تدریج بر نظام ارزش هایش تاثیر مخرب می گذارد. البته فضای منفی فضای مجازی هم بی تاثیر نیست اما نباید سهواً یا تعمداً علت اصلی را ندیده گرفت و به فضای مجازی تقلیل داد. تاثیر اصلی را همان تجربه مردم از زندگی روزمره و در مواجهه با قیمتها و وضعیت بیمارستان و مدرسه و آب و برق میگذارد که زمینه تفسیر اخبار در ذهن مردم را شکل میدهد. مردم تحت تاثیر اخبار هستند اما به شدت تحت تاثیر ارتباطات میان فردی هم هستند. همین حرفهای دورهمی دوستان، همکلاسیها، همکاران. بستر و زمینه ذهنی نوجوان را همین گروه دوستان میسازد و آنچه از شب نشینی ها می شنود و همه می دانیم چه چیزهایی گفته می شود.
خلق معنا به شدت وابسته به ارتباطاتی است که ما با اطرافیانمان و نیز نحوه ارتباطی که با سلیقهها و نیز دیدگاهها و ایدئولوژیها داریم. اصلاً معنا زاییده ارتباط است و چگونگی تفسیر از دل ارتباطی که با دیگران برقرار میکنیم مشخص می شود. خلق معنا در ارتباط ما با افراد و محیط اطرافمان است.
مردی که میبیند با انفجار اجاره بها و پرواز قیمت گوشت و مرغ در تامین معاش عزیزانش عاجز است اتفاقا مواجهه با اخبار رسمی کشور را فرصتی میداند برای تخلیه ناراحتی، فرصتی برای اینکه جلوی خانواده بگوید مقصر اینها هستند.
همه چیز تبلیغات نیست که همه بار روی دوش اهالی رسانه گذاشته شود، یک بخش آن هم برمیگردد به اینکه یک شهروند معمولی بتواند گوشت و تخم مرغ بخرد.
البته فقط مساله منحصر به گرانی و مسائل معیشتی هم نیست. وقتی مردم اعتراض اهالی خوزستان نسبت به فقدان آب آشامیدنی مناسب را میبینند ناراحت میشوند، این ناراحتی کجا بروز میکند: در خوانش اخبار.
وقتی خبری در می پیچد که عده ای وامهای کلان گرفتهاند و پس نمیدهند چون زورشان میرسد، مردم ناراحت میشوند. این ناراحتی کجا بروز میکند: در خوانش اخبار.
وقتی مردم در رسانهها می بینند که فلان کشور در منطقه در تولید ملی و یا صادرات پیشرفتهایی به دست آورده است و ما درگیر چه مسائلی هستیم ناراحت می شود. این ناراحتی کجا بروز می کند: در خوانش اخبار.
امیدآفرینی، اعتماد سیاسی و حس خوب به ایران، فقط به تبلیغات و عملکرد حرفهای رسانهها وابسته نیست، بخش عمده آن در گرو کارامدی سیستم است. در واقع دو طرفه است، هم مدیریت و کارامدی مسئولان و برخورد سریع و به موقع دستگاه قضا با مفسدان را می خواهد و هم عملکرد رسانهها.
ناگفته پیداست منظور این نیست که وضعیت فعلی رسانههای رسمی خوب است و مشکلی در سیاستهای خبری و تکنیک های خبری نیست.
البته انتقادات زیادی در این زمینه مطرح است اما جان کلام در اهمیت کارآمدی نظام در موفقیت یا عدم موفقیت رسانهها است.
عملکرد مسؤولان است که نگاهها را به رسانههای داخل یا خارج معطوف و متوجه میکند. تخریب وزیری که تا دیروز سخنان او در مورد تولید لامبورگینی دستمایۀ خنده بود چندان نیازی به عملکرد حرفهای ندارد.
برخی اظهار نظرهای نسنجیده مسئولان در واقع پاس گل زیبا به رسانههای خارجنشین است و البته عکس آن نیز وجود دارد. وقتی در روز نخست کاری وزیر جدید نیرو به اهواز میرود و از آنجا به مردم در مورد وضعیت فعلی و روند کارها گزارش میدهد، یعنی توجه مردم به خوزستان را درک کرده است و نفس این کار زمینه ذهنی مثبتی را ایجاد میکند که بستر فعالیت موثر رسانههای داخلی میتواند باشد.
کارآمدی سیستم شرط اصلی همراهی و همدلی مردم است البته در کنار آن عملکرد رسانههای رسمی هم مهم و جدی است اما ستون فقرات، کارآمدی سیستم است.
* تیتر از عصر ایران است. نویسنده به دلیل شخصیت آکادمیک، از این تیتر استفاده کرده بود: «خوانش خبری به کارآمدی مدیران است».
نوشته نقش قیمت مرغ و گوجه در اعتماد مردم به رسانههای رسمی! اولین بار در رمزپرس. پدیدار شد.
]]>نوشته نامه انجمن پایگاه های خبری به وزیر جدید ارشاد اولین بار در رمزپرس. پدیدار شد.
]]>به گزارش رمز پرس از عصر ایران – در پی رأی اعتماد مجلس شورای اسلامی به دکتر محمدمهدی اسماعیلی برای تصدی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، انجمن صنفی پایگاه های خبری استان تهران طی نامه ای به وزیر جدید، ضمن تبریک به وی، خواستار رفع تبعیض از سایت های خبری در دوران جدید شد.
متن نامه به شرح زیر است:
برادر ارجمند، جناب آقای دکتر محمدمهدی اسماعیلی
وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی
سلام علیکم
به شما تبریک می گوییم که خداوند سعادت خدمت به فرهنگ و هنر ایران عزیز را در قامت وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ارزانی تان کرده است.
این فرصت مغتنمی است که با خردمندی و تدبیر و تعامل، بتوانید نامی نیک از خود در تاریخ فرهنگ و هنر ایران ثبت کنید؛ امید که قدردان این ودیعه الهی باشید و صد البته مادام که در راه خدمت هستید، ما نیز در کنارتان خواهیم بود.
جناب آقای وزیر
پایگاه های خبری سال هاست که بار اصلی اطلاع رسانی و تحلیل را در جامعه ایران بر عهده دارند و اگر کسی منکر نقش بی بدیل و ممتاز این گروه از رسانه ها شود، قطعاً شناخت درستی از صحنه رسانه ای کشور ندارد.
مع الوصف، غلبه نگاه های سنتی به رسانه، عدم شناخت از تحولات فناورانه، ناآشنایی با ذائقه مخاطبان، بی عملی ها و ای بسا برخی منافع خاص، باعث شده است که پایگاه های خبری ایران آنچنان که باید و شاید از حقوق قانونی برخوردار نباشند و مورد تبعیض و ستم واقع شوند.
ما امیدواریم در دوران وزارت جنابعالی، رفع موانع موجود در مسیر پایگاه های خبری، به عنوان یک راهبرد اصیل رسانه ای مد نظر قرار گیرد؛ قطعاً غفلت از فراگیرترین بخش رسانه ای ایران، شایسته وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و مشخصاً شخص وزیر نخواهد بود.
توفیقات روزافزون تان را از درگاه الهی خواستاریم.
نوشته نامه انجمن پایگاه های خبری به وزیر جدید ارشاد اولین بار در رمزپرس. پدیدار شد.
]]>نوشته ایران و طالبان؛ نه «کاسۀ داغتر از آش» و نه «همسفره» اولین بار در رمزپرس. پدیدار شد.
]]>به گزارش رمز پرس از عصر ایران؛ مهرداد خدیر- «آیا سیاست ایران در قبال طالبان، درست است؟ آیا جمهوری اسلامی چراغ سبز نشان داد یا دست کم، دست روی دست گذاشت تا طالبان به قدرت بازگردد؟ آیا برای ایران، خروج آمریکا و اعلام شکست و ضایع و زایل شدن آن در منطقه، اهمیت و اولویت داشت و نه سرنوشت افغانستان؟
چگونه در سوریه که همسایۀ ما نیست میتوانیم دخالت کنیم و هزینۀ گزافی هم بابت آن بپردازیم ولی در افغانستان که بخشی از جمعیت آن به سبب فارسیزبانی و قسمت دیگر شیعه بودن (تاجیکها و هزارهها) پیوند وثیق مذهبی و فرهنگی و در کل تعلق تمدنی با ما دارند سکوت یا نظاره و حتی حمایت میکنیم؟ آیا طالبان تغییر کرده یا ما مثل ۲۰ سال پیش حساسیت نداریم یا باور کردهایم اتفاق ۱۷ مرداد ۱۳۷۷ و قتل خبرنگار و دیپلماتهای ایرانی کار سپاه صحابۀ پاکستان بوده نه طالبان یا اگر هم طالب بودهاند سرخود و از روی تعصب مذهبی این کار را کردهاند و فرمان حکومتی، امارتی و تشکیلاتی برای ارتکاب آن جنایت شنیع نداشتهاند؟»
اینها سؤالاتی است که پس از بازگشت طالبان به قدرت در افغانستان در روزهای اخیر در اذهان بسیاری از مردم ایجاد شده و بخشی از آن به خاطر عملکرد صدا و سیما و نیز سکوت مقامات رسمی در فاصلۀ انتقال و جا به جایی دولت در تهران است.
انتظار دخالت ایران در امور افغانستان در حالی است که کشور همسایه در ۵۰ سال گذشته همواره دستخوش تحولات سیاسی بوده و از کودتا تا شورش و اشغال و حملۀ نظامی را تجربه کرده است.
یک بار از نظام پادشاهی به جمهوری دموکراتیک خلق تبدیل شد. روسها آمدند و در نهایت رفتند و دکتر محمد نجیبالله قید کمونیستی حکومت را برداشت و ناسیونالیستی شد ولی مجاهدین رضایت ندادند و او را کنار زدند و خود به قدرت رسیدند و صبغتالله مجددی و برهانالدین ربانی تأسیس چهارمین جمهوری اسلامی در جهان (پس از موریتانی، پاکستان و ایران) را اعلام کردند و در پی آن طالبان یا طالبهای پشتون که خواستار حاکمیت ایدیولوژیک سنی با قرائتهای بسته بودند با انشعاب از مجاهدین، امارت اسلامی تشکیل دادند اما تنها سه کشور آن را به رسمیت شناختند و ۲۰ سال قبل با حملۀ نظامی آمریکای دوران جرج بوش ساقط شدند تا تاوان سنگینی بابت اتحاد با القاعده پرداخته باشند.
این پیام آمریکا به وضوح شنیده شد که مادام که محلی بودید تحمل میشدید. بینالمللی و متحد شبکۀ «القاعده» و حمله به آمریکا اما نه. تا این که در پی ۱۹ سال «زلمی خلیلزاد» سناریوی تازهای نوشت که به موجب آن آمریکا و طالبان توافق کنند در قبال نکشتن آمریکاییها طالبان در قدرت مشارکت داده شوند و البته کلک زدند و کل قدرت را پس گرفتند!
حالا در این میانه ایران چه باید میکرد و سیاست جمهوری اسلامی باید چه میبود که نبوده و صدای اعتراضاتی برخاسته است؟ ۴ گزینه وجود داشته است:
گزینۀ اول: مخالفت جدی ایران با طالبان و به صورت عملی و حتی نظامی رویاروی این گروه ایستادن و اعزام نیرو به افغانستان و به طالبان به چشم داعش نگریستن و مانند سوریه هم جنگ اعتقادی دانستن و هم منافع ایران را در آن جُستن.
این گزینه یعنی وقتی آمریکا و ناتو با آن همه هزینه و سلاح افغانستان را رها کرده و روسیه و چین هم نظارهگرند، مای تحریم زده با هزار گرفتاری تازه وارد معرکۀ افغانستان شویم که نهایتا چی بشود؟!
یا شکست بخوریم مثل دو ابرقدرت سابق و لاحِق. یا پیروز شویم و طالبان را برانیم تا دوباره در غار و کوه مأوا بگیرند. که چی بشود؟ اشرف غنی و عبداللهعبدالله را به قدرت برگردانیم و جمهوری اسلامی افغانستان را احیا کنیم یا نه، شیعیان و فارسی زبانان را در کابل به تخت بنشانیم و جمهوری اسلامی به سبک ایران ایجاد کنیم؟
روشن است که این گزینه هم شدنی نبود و نیست و روی کاغذ هم پر از مشکل و تناقض است چه رسد به عرصۀ واقع و در سرزمینی پر از کوه و دره و با جمعیت ناهمگون پشتون و هزاره و تاجیک و ترکمن و ازبک و ۴۰ تا ۵۰ درصدی که حامی طالبها هستند و مردمانی که هنوز به «ملت» تبدیل نشده و به طالبان به چشم اشغالگر نگاه نمیکنند و هر چه باشند واقعا هم اشغالگر نیستند. گروهی ماقبل تاریخ اند که به سبک اجدادشان با سلاح قدرت را سرنگون میکنند یا باز پس میگیرند.
گزینۀ دوم هم این بود که رسما از شورش طالبان حمایت شود. یعنی حاکمیت ایدیولوژیک انقلابی شیعه با ویژگی بارز ضد آمریکایی با یک گروه ایدیولوژیک غیر شیعه که با آمریکا توافق کرده و پیشتر عربستان سعودی و اکنون قطر آنان را تغذیه و تسلیح میکند، متحد شود و خصومتهای قبلی و تاریخی را به فراموشی بسپارد و متقابلا امتیاز بگیرد که به شیعیان و فارسی زبانان سهم بدهند و آب هیرمند را باز کنند و قس علی هذا.
روشن است که این گزینه هم قابل اجرا نبود و نیست. مردم ایران هم نمیپذیرفتند و آن قدر صنم یا سمن داریم تا دنبال یاسمن افغانستان نباشیم!
جدای این، حکومت برآمده از یک انقلاب مدرن با میدانداری اولیۀ روشنفکران که به قصد تبدیل سلطنت مطلقه به جمهوری اسلامی با قرائت دموکراتیک برپا شد چگونه با کسانی همکاسه شود که میخواهند جمهوری اسلامی افغانستان را به امارت اسلامی خودشان تبدیل کنند و هیچ نسبتی با مدرنیسم و مدرنیته ندارند و واپسگرایند و تنها امتیازی که شاید به ایران بدهند این است که از عنوان «امیرالمؤمنین» برای « هبتالله آخوندزاده» یا «عبدالغنی برادر» بگذرند و به «امیر» مثل امیرنشین های خلیج فارس بسنده کنند. اصلا اگر قرار بر اتحاد با طالبان باشد عربستان و خود آمریکا ارجحیت دارند چرا که دست کم منفعتی از آن برمیخیزد و تحریم ها را برمیدارند و مردم از گرفتاری معیشت و این زندگیهای تنگ به در می آیند نه با طالبان که در نگاه ایرانیان عین بدبختیاند و همین که شر نرسانند کافی است و امید به خیر آنان نمیتوان داشت.
گزینه سوم هم این بود که انگار نه انگار. شتر دیدی، ندیدی و به افغانستان به دیدۀ کشوری در دوردست و نه همسایهای با اشتراکات فرهنگی نگاه کنیم و خود را به تمامی از بازی کنار بکشیم و نان و ماست خودمان را بخوریم و هلیم (حلیم) دیگری را هم نزنیم. یعنی میدان را به روسیه، چین، قطر، پاکستان و حتی ترکیه بسپاریم که در غیاب ناتو و آمریکا بازیگران اصلی صحنۀ افغانستان شدهاند. اما این نیز با عقل سلیم و اقتضای سیاستورزی فعال و کنشگرانه سازگار نبود. چون مضار آن متوجه ایران است و منافع نه و به قول صادق هدایت ما هم با سیاست کار نداشته باشیم سیاست با ما کار دارد و با ما با افغانستان کار نداشته باشیم افغانستان به سبب ۹۰۰ کیلومتر مرز مشترک و سابقۀ اشتراکات فراوان رهامان نمی کند.
گزینه چهارم اما این بود که ایران در پروژۀ مشارکت دادن طالبان در قدرت (و نه انتقال کامل قدرت به آنان) مشارکت کند البته به قصد کاهش تنش، پایان خشونت و برقراری صلح و ثبات و امنیت. چرا که پیش شرط توسعه و دموکراسی و رفاه، امنیت و صلح است و این چهارمی انتخاب شد.
حال از منتقدین میتوان پرسید آیا جز این چهار فقره گزینه پنجمی هم متصور و محتمل بوده و آیا سراغ دارید؟
قطعا خواهند گفت اگر در همین گزینه چهارم قرار بر مشارکت دادن طالبان بوده و تشکیل دولت فراگیر و به قول افغان ها «همه شمول» پس چرا کل قدرت را بلعیدهاند و با دیگران به اشتراک نمیگذارند؟
این پرسش البته درست است و برای نویسندۀ این سطور هم شکل گرفت و پاسخ یا توضیحی که برای آن نه به صورت رسمی شنیدم این است که قرار نبوده با این سرعت مستقر شوند ولی ناگهان چنین تصمیم گرفتند. حالا فرض کنیم بر خلاف توافق عمل کردهاند. ایران چه کند؟ کاسۀ داغتر از آش شود و تحریک و تهییج و تقبیح کند؟ اما همان قدر که تطهیر طالبان نکوهیده است، تحریک آن هم نکو نیست.
نتیجه این که سیاست اعمال شده درست بوده و منافع ملی در آن لحاظ شده است. چون سیاست، مگر جز تدبیر کسب منفعت بیشتر است؟ کدام منفعت با حمایت یا جنگ یا سکوت و تماشا تأمین میشد؟
با این وصف، اشکال کار کجاست که افکار عمومی قانع نمیشود و همچنان سؤال دارد؟
اشکال کار در صدا و سیماست. اگر این رسانه واقعا ملی بود چنان که همه روزه ادعا می کند به کارشناسان مختلف تریبون می داد نه آن که بوی جانبداری از طالبان از آن شنیده شود که اتفاقا به زیان اصولگرایان هم هست. چون پایگاه اجتماعی آنان را از آنچه هست نیز کمتر میکند.
بخشی از مشکل به خاطر آن نیست که صدا و سیما نمیتواند موضع غیر رسمی داشته باشد چون موضع رسمی هم تطهیر نیست بلکه تفکراتی در همین سازمان نگاه خود را بر سیاست های رسمی هم غالب یا قالب می کنند.
درست دانستن سیاست جاری در قبال طالبان و هم سویی با جامعه جهانی و شتاب نداشتن در به رسمیت شناختن و در عین حال تحریک نکردن و بر طبل اختلافات ایدیولوژیک نکوفتن به این معنی نیست که تبلیغات و به اصطلاح رسمی پیوستهای رسانه ای هم درست بوده است.
خاصه صدا و سیما که بر خلاف سیاست رسمی نظام که «نه تطهیر، نه تحریک» است به گونهای عمل میکند که بوی تطهیر از آن بر میآید. حال آن که میتوانند نگاه رسانهای (گزارش و روایت ماوقع) داشته باشند و منافع ملی را بجویند و طبعا توجه به فارسی زبانان و شیعیان را بیشتر مد نظر قرار دهند و «حقوق بشر اسلامی» را که در نفی حقوق بشر غربی همواره مورد استناد قرار گرفته به میدان بیاورند.
نوشته ایران و طالبان؛ نه «کاسۀ داغتر از آش» و نه «همسفره» اولین بار در رمزپرس. پدیدار شد.
]]>نوشته درخواست فعالان رسانه از وزیر ارشاد برای توجه به امنیت شغلی اولین بار در رمزپرس. پدیدار شد.
]]>به گزارش رمز پرس از ایرناپلاس، رسانهها و مطبوعات به عنوان اصلیترین و مهمترین منابع اطلاعرسانی جامعه همواره از تاثیرگذاری بسیاری برخوردار بوده و هستند. در واقع تلاش اصلی اهالی رسانه و مطبوعات در درجه اول بازتاب اخبار، نیازها و مشکلات مردم، کمبودهای جامعه و بعد به کارگیری راهحلها و راهکارها برای حل این مشکلات است. البته این بخش هم مانند سایر بخشهای تاثیرگذار و تصمیمگیرنده کشور در دولتهای مختلف دچار تغییر و تحولات میشود.
با روی کارآمدن دولت سیزدهم، محمدمهدی اسماعیلی گزینه پیشنهادی رئیسجمهوری به عنوان وزیر پیشنهادی فرهنگ و ارشاد اسلامی معرفی شد و توانست رای اعتماد مجلس را کسب کند.
شخصی که در برنامههای اعلام شدهاش به حوزه مطبوعات و رسانه هم توجه داشته تا جایی که رئیس هیات مدیره خانه مطبوعات و رسانههای کشور برنامههای اسماعیلی را در حوزه رسانهها، مثبت و توسعهای ارزیابی کرد.
به گفته ساسان شیخی، «اسماعیلی نگاه مثبتی نسبت به تشکل صنفی خانه مطبوعات به عنوان یگانه تشکل حوزه رسانه وابسته به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دارد و معتقد است این تشکل میتواند در بسیاری از امور حوزه رسانه، نقش آفرین باشد.»
اما به راستی وزیر جدید فرهنگ و ارشاد اسلامی باید بیشتر به چه بعدی از رسانهها توجه داشته باشد و کدام یک از خلاءها و چالشهای موجود در حوزه رسانه، مطبوعات و اهالی رسانه را باید در اولویت قرار دهد؟ در اینباره با محمد کریمی سردبیر خبرگزاری تسنیم گفتوگو کردیم.
ضرورت توجه به امنیت شغلی اصحاب رسانه
کریمی درباره برنامههای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در حوزه رسانه و مطبوعات و توجه این وزارتخانه به ابعاد و خلاءهایی که در این حوزه وجود دارد، به خبرنگار ایرناپلاس گفت: جابجایی و تغییر مسئولیت در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، توقعات و بارقههایی از امید را در اصحاب رسانه و اهل قلم ایجاد میکند. برخورداری از امنیت شغلی، نخستین نیاز و دغدغه اصحاب رسانه است. متاسفانه در دولتها و مسئولیتهای وزیران سابق نسبت به تامین امنیت شغلی خبرنگاران، روزنامهنگاران و اصحاب رسانه آنطور که باید و شاید توجه نشده است.
وی افزود: تلاشهایی در مجلس گذشته با همکاری دولت وقت، مبنی بر تدوین و تنظیم نظام اخلاقی یا اساسنامه اخلاقی کار رسانهای صورت گرفت، اما متاسفانه به سر منزل مقصود نرسید.
به گفته او، در درجه نخست باید به اصحاب رسانه توجه کرد و به آنها امیدواری داد. البته جمعیت کمی نیستند و در این روزها و ماههای سخت کرونایی نمیتوان از مجاهدتها و ایثارگریهای آنها در تلاش برای انتقال امیدآفرینی، پیامهای امیدبخش، اخبار دلگرم کننده و در عین حال اطلاعرسانی و هشدارها نسبت به مقابله با کرونا، چشمپوشی کرد. اولین نیاز و دغدغه، تامین امنیت شغلی خبرنگاران و اصحاب رسانه است.
حضور افسران دانشآموخته در میدان جنگ رسانه
وی ادامه داد: دومین ضرورتی که باید در فضای رسانهای آن هم مشخصا رسانههای تراز انقلاب اسلامی لحاظ شود، ارتقاء سطح تخصص و دانش و بینش افراد رسانهای است. این نکته در دولتها و وزارتهای گذشته تقریبا مورد بیمهری قرار گرفت.
کریمی افزود: ایجاد و راهاندازی کارگاههای آموزشی تخصصی برای افزایش دانش حرفهای، تخصص و تجربه خبرنگاران و اصحاب رسانه که در حال حاضر در یک جنگ رسانهای با نظام سلطه هستیم، یک ضرورت واجب و مضاعف محسوب میشود. بنابراین وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی باید به این نیاز هم توجه کند.
کریمی با بیان اینکه سومین دغدغه ضرورت ساماندهی به فضای مجازی و مشخصا کارکرد رسانهای در فضای مجازی است، افزود: این ساماندهی نیازمند نظامنامه و اساسنامهای است که بر طبق آن، خبرنگاران و اصحاب رسانه چگونه در فضای مجازی در حوزه توئیت، تلگرام و دیگر شبکههای اجتماعی بتوانند اطلاعرسانی و نقشآفرینی کنند. در مجموع اصحاب رسانه این نگاه و امید را دارند که وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی یک نگاه خاصتر و ویژهایتری به فضای رسانهای کشور داشته باشد.
به اعتقاد او، میدان کنونی، میدان جنگ رسانهای است و بر این اساس به حضور افسران دانشآموخته، باتجربه و کارآمد در این حوزه نیاز دارد. این افسران، نیازمندِ تامین نیازهای پشتیبانی برای حضور در یک میدان هستند که در این میان، گسترش و بسط امنیت شغلی و فراهم کردن بخشی از نیازها و نیازمندی آنها باید صورت گیرد. نکته آخر اینکه تقریبا همه صنوف در نظام جمهوری اسلامی ایران دارای اتحادیه یا کانونهای مشخصی هستند.
چرایی تجمیع انجمنها در یک کانون
این فعال رسانهای در ادامه درباره کانونها گفت: به اعتقاد من، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باید یک طرح و برنامه نسبت به تجمیع کانونها داشته باشد. همه این کانونها با هدف ارائه خدمات به خبرنگاران طراحی شدهاند. برای مثال در حال حاضر انجمنهایی مانند انجمن روزنامهنگاران زن، انجمن خبرنگاران ایران، انجمن روزنامهنگاران تهران و … وجود دارد. پیشنهاد من این است همه این انجمنها در یک کانونی به طور کامل تجمیع شوند و گسترده خدماتشان به همه اصحاب رسانه در تهران و سراسر کشور انجام شود. چون این پراکندگیها باعث سهمبندیها میشود و در این سهمبندیها متاسفانه آنچه که حق اهالی خبرنگاران و روزنامهنگاران است، تامین نمیشود.
آسیبشناسی کارکردهای خانه مطبوعات
کریمی درباره نگاه جدید وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نسبت به تشکل صنفی خانه مطبوعات بیان کرد: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مشخصا با ایجاد و گسترش فعالیت خانه مطبوعات میتواند در شناسایی، کشف استعداد و پرورش و تربیت استعدادهای آینده انسانی کشور نقش موثری داشته باشد. خانه مطبوعات برای تقویت و توسعه فضای رسانهای در سراسر کشور یک وظیفه مشخصی دارد.
وی ادامه داد: متاسفانه خانه مطبوعات به خوبی به ماموریتهایش عمل نکرده است. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باید یک بازخوانی نسبت به علل تعویق خانههای مطبوعات و نسبت به وظایف آنها داشته باشد.
به اعتقاد من در گام دوم انقلاب، نیازمند این هستیم که کارکردهای خانههای مطبوعات را آسیبشناسی کنیم و با هدف تامین نیازهای اولیه اصحاب رسانه و بعد تامین نیازها و دغدغهمندیهای افکار عمومی گام برداریم.
نوشته درخواست فعالان رسانه از وزیر ارشاد برای توجه به امنیت شغلی اولین بار در رمزپرس. پدیدار شد.
]]>نوشته تقویت سواد رسانهای راه نجات نوجوانان از سیاهچاله فضای مجازی اولین بار در رمزپرس. پدیدار شد.
]]>به گزارش رمز پرس از خبرنگار ایرنا، پیشرفت فناوری های ارتباطی با این هدف شکل گرفت که جهانیان با دسترسی آسان و خیالی آسوده و امن، در جاده زندگی حرکت کنند اما این مورد هم همانند همه پیشرفت ها بسته به استفاده کاربران، فضایی دوبعدی را ایجاد کرده تا آنجا که با استفاده مناسب، محصولی مطلوب و با سوءاستفاده و سودجویی از این فضای گیرا و جذاب، آسیب های جدی و گاه غیر قابل جبرانی برداشت کرده اند.
با شیوع ویروس کرونا در جهان، استفاده و بهره وری از این فضا دوچندان شد تا آنجا که به دریچه ای برای آموزش غیرحضوری دانش آموزان تبدیل شد؛ دانش آموزانی که پیش از این در استفاده از اینترنت موبایل و تبلت محدودیت داشتند به یکباره مجوز دسترسی پیدا کردند.
نوجوانان و جوانانی که فضای بدون دیوار و حصار سایبری، هویتی کاذب و تصویری غیر واقعی برای آنان ایجاد کرده که منجر می شود افراد برای حضور بیشتر در شبکه های اجتماعی تلاش و تکاپوی زیادتری داشته باشند یا با دیدن مطالب ناهنجار در این فضا، پرخاشگرانه تر به زندگی ادامه دهند.
موضوعی که عطیه سروش روانشناس تربیتی در گفت وگو با خبرنگار حوزه زنان و خانواده ایرنا بر آن تاکید کرد و گفت: دسترسی به فضایی که محدودیت درستی ندارد و قوانین و نحوه استفاده از آن شرح داده نشده برای نوجوان و جوانی که متناسب با شرایط سنی نیاز زیادی به جلب توجه و دیده شدن دارد، بستر بروز رفتارهای پرخاشگرانه بیشتری را فراهم می کند گویا بروز خشونت برای آنها سهل الوصول می شود.
وی ادامه داد: افراد بسیار راحت تر در فضای مجازی خشم را تجربه می کنند و الگوسازی در جدال کلامی که برای آنان اتفاق می افتد خیلی راحت تر است. حال آنکه در دنیای واقعی اینگونه نیست و برای خشونت یکسری موانع ایجاد می شود که تکرار آن راحت اتفاق نیافتد.
سروش با اشاره به این موضوع که دسترسی به فضای مجازی در کنار نداشتن آموزش های لازمی که نوجوانان و جوانان را از خطرها آگاه کند تا بتوانند خود را در برابر سونامی آسیب ها مراقبت کنند، بحران زا خواهد بود، خاطرنشان کرد: راهکار پیشگیری از بروز رفتارهای پرخاشگرانه با الگوگیری از فضای مجازی، آموزش سوا رسانه های و تدوین قوانین صحیح و مناسب است؛ آموزش سواد رسانه ای که لازم است ابتدا به اولیای خانه و مدرسه ارایه شود.
وی با تاکید بر اینکه غیرحضوری شدن مدارس بر اثر کرونا، هم ارتباطات فیزیکی دانش آموزان از آنان گرفته شده و نیاز به دیده شدن آنان هم دیگر ارضا نمی شود، یادآور شد: پس از آموزش سواد رسانه های، جامعه باید در جهت حفظ سلامت روان نوجوان، نیاز دیده شدن او را دریابد و توجه ویژه به آن داشته باشد زیرا بی توجهی به این امر، باعث به انحراف کشیده شدن او می شود.
امیر عبدالرضا سپنجی کارشناس مطالعات سواد رسانه ای، اینترنت و فضای مجازی (ICT) نیز در این زمینه و در گفت وگو با خبرنگار ایرنا عنوان داشت: فضای سایبری همانند برنامه های رادیو و تلویزیون که در آنها استانداردها و ملاحظات فنی و محتوایی رعایت می شود، نیاز به نظارت محتوایی و زمانی دارد تا افسارگسیخته به پیکره زندگی نوجوانان و جوانان آسیب نرساند.
وی ضمن بیان اینکه فضای سایبری همان دنیای واقعی است که چارچوب های احساسی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی خود را دارد، گفت: این فضا، مجازی نیست و کاملا واقعی و موازی با زندگی روزمره پیش می رود زیرا بیان نقد، نظر، گفت وگو، آموزش و بسیاری موارد دیگر در بستر این فضا اتفاق می افتد و اگر مجازی بود همانند خوابیدن و بلند شدن، هیچ اتفاقی در طول آن نمی افتاد.
سپنجی افزود: به دلیل واقعی بودن این فضاها، آموزش سواد رسانه ای به منظور استفاده مطلوب از آن ضرورت دارد. آموزش از سن کودکی که پایه های آن از خانواده و به آگاهی والدین گره خورده است و سپس همیاری و آموزش در سطح مدارس که باید به صورت متنی یا چند رسانه ای در اختیار دانش آموزان قرار گیرد.
از: فاطمه دهقان نیری
نوشته تقویت سواد رسانهای راه نجات نوجوانان از سیاهچاله فضای مجازی اولین بار در رمزپرس. پدیدار شد.
]]>نوشته آینده روشن تلویزیون تئاتر ایران در کمک به اقتصاد هنرهای نمایشی اولین بار در رمزپرس. پدیدار شد.
]]>به گزارش رمز پرس به نقل از مدیرعامل انجمن هنرهای نمایشی ایران در نشست پژوهشکده هنر با اشاره به قابلیتهای متعدد بستر فضای مجازی برای ارائه آثار نمایشی گفت: تلویزیون تئاتر ایران در کمک به اقتصاد هنرهای نمایشی آینده روشنی دارد.
نشست تخصصی ظرفیتها و کارکردهای تلویزیون تئاتر ایران و نمایش تلویزیونی برای رونقدهی به تئاتر در دوران بحران کرونا با حضور رضا بصیرت مدیرعامل انجمن هنرهای نمایشی ایران و کاظم نظری رئیس دانشکده هنر دانشگاه سوره و به دبیری محمود ترابیاقدم کارشناس تئاتر و تلویزیون شامگاه ۲۸ تیر ماه به صورت مجازی برگزار شد.
گام نخست عرضه نمایش با ۵۰ اثر
در ابتدای نشست مجازی رضا بصیرت در سخنانی به تشریح ایده اولیه راهاندازی تلویزیون تئاتر ایران پرداخت و گفت: در ابتدای امر نگاههای مختلفی نسبت به این پلتفرم بود. برخی دوستان معتقد بودند ماهیت تئاتر به نفس تماشاگر در صحنه وابسته است و اجرا باید حتماً در صحنه اتفاق بیفتد. اما وقتی تعطیلیها پیدرپی شد، ضرورت این کار بیشتر به چشم آمد و ما مجبور شدیم تئاتر را در بستر فضای مجازی ارائه کنیم.
از تیرماه ۱۳۹۹ برای تلویزیون تئاتر ایران ۴ فاز را طراحی کردیم. در فاز اول به دنبال موضوعات آرشیوی برای عرضه به مخاطب بودیم و نشستها و سمینارهایی که در ادوار مختلف بهعنوان بخشی در حاشیه جشنوارهها یا برنامه مستقل انجامشده بود عرضه کردیم.
بصیرت با اشاره به اینکه در فاز دوم مأموریت پشتیبانی از رویدادهای نمایشی سی و نهمین جشنواره فجر و هجدهمین دوره جشنواره عروسکی تهران مبارک و نوروز نمایشی را بر عهده گرفتیم، تصریح کرد: در فاز سوم با صاحبان اثر و تولیدکنندگان آثار نمایشی در اقصی نقاط کشور وارد مذاکره شدیم. ۱۲۵ مذاکره انجام شد و درنهایت با ۵۰ فیلم تئاتر قرارداد منعقد گردید. در حال حاضر ۲۵ نمایش در حال پخش است و ۲۵ نمایش در صف دریافت مجوز قرار دارد.
وی با تأکید بر اینکه ما این فاز را با یک شیب ملایم ادامه میدهیم، اضافه کرد: اولین هدفی که از اجرای فاز سوم مدنظر داریم ارائه آرشیوی از نمایشها به مخاطب است. پسازآن در تلاش هستیم یک بازار دیجیتالی برای حمایت اقتصادی از صاحبان اثر داشته باشیم. ایجاد فضای تخصصی برای فعالان تئاتر برای پژوهشهای نظری و تاریخنگاری، حمایت از تئاتر استانها و عرضه آثار جشنوارههای تئاتری از دیگر موضوعاتی است که در تلویزیون تئاتر دنبال میشود.
تئاتر همیشه مظلوم است
در ادامه دکتر کاظم نظری در پاسخ به این سؤال محمود ترابی اقدم که اگر بخواهیم حوزه تلهتئاتر را آسیبشناسی کنیم، چه فرآیندی باعث کاهش ارتباط تلویزیون و تئاتر شد، گفت: تئاتر باوجودی که هنر مادر و در جامعه تأثیرگذار محسوب می شود، همیشه مظلوم است.
وی با اشاره به اینکه جای تئاتر در تلویزیون خالی است، اضافه کرد: درگذشته شاهد تلهتئاترهای خوبی از تلویزیون بودیم اجراهای بینظیری از هنرمندان تئاتر از جمله استاد حمید سمندریان پخش شد. متأسفانه بعد از مدتی تئاتر نتوانست جایگاه خود را حفظ کند و ارتباطش با تلویزیون قطع شد. تا سال گذشته که جناب علی عسگری رئیس سازمان صداوسیما رونق تئاتر تلویزیونی را پیگیر شدند.
در حال حاضر منبع عظیمی از آثار هنری در مرکز هنرهای نمایشی وجود دارد که فیلم خیلی از آنها باکیفیت است و امکان پخش در تلویزیون رادارند و میتوانیم از آنها استفاده کنیم.
رویکرد تلویزیون تئاتر ایران حمایتی است
در ادامه بصیرت در پاسخ به این سؤال ترابی اقدم که ظرفیتهای تلویزیون تئاتر ایران و چشماندازهایی که برای آن وجود دارد، چیست و چقدر توانستهایم به مدلهای خارجی نزدیک شویم، گفت: بیشک تلویزیون تئاتر ایران در زیباشناختی تئاتر، ارتباط با مخاطب و معرفی این هنر به مخاطب تأثیرگذار است.
وی افزود: ما برای اینکه آثار باکیفیتتری برای اجرا آماده کنیم پس از جشنواره فجر، ضوابط و دستورالعملهایی برای نحوه ضبط، صداگذاری و تصویربرداری آماده کردیم. برای این کار، یک منبع خارجی را دریافت و ترجمه کردیم و نظر کارشناسان را گرفتیم تا تولیدکنندگان آثار بدانند اثری که قرار است ضبط و برای پخش در پلتفرمها تهیه شود، باید چه ویژگیهایی داشته باشد.
تلویزیون تئاتر ایران ماحصل این رویکرد بود تا بتوانیم این اتفاق را در شرایط کرونا و ضرورتی که به آن رسیده بودیم عملی کنیم و مخاطبان تئاتر را در این شرایط حفظ و مکانی برای عرضه آثار فعالان تئاتر فراهم کنیم.
بصیرت با اشاره به نمایش ۴۷ اثر جشنواره فجر در این پلتفرم، گفت: تلویزیون تئاتر ایران یک نوزاد چندماهه است و برای ارتقای آن نیازمند مشورت با همه دغدغه مندان تئاتر میباشد. بیشک مطالبه اهالی تئاتر آن را تکمیلتر خواهد کرد. چون به دنبال آن هستیم تا نخست نگاه حمایتی به صاحبان اثر داشته باشیم و در گام بعدی با معرفی تئاتر به مردم، به چرخه آن کمک کنیم.
این پلتفرم میتواند به اقتصاد تئاتر کمک کند
در ادامه ترابی اقدم با تأکید براینکه رویکرد حمایتی مانعی برای درآمدزایی محسوب نمیشود و می توان از راههای گوناگون کسب درآمد کرد، از نظری درخواست کرد پیشنهادهای خود را در خصوص چگونگی توسعه تلویزیون تئاتر ایران عنوان نماید.
یکی از راهکارهای جذب مخاطب به این سمت، دعوت از خانواده سینماست. ادبیات نمایشی ما نیازمند برنامهساز تلویزیونی است. ما باید در زمان ضبط نمایش، جنبههای زیباشناختی را برای آثار تعریف کنیم. اینکه بخواهیم با یک دوربین تئاتر را ضبط کنیم، قطعاً بهمرور مخاطب را از دست میدهیم.
وی با اشاره به اینکه کمپانیهای بزرگ برای ضبط نمایش از برنامهسازان تلویزیونی استفاده میکنند، تصریح کرد: اگر لحظات مهم اثر شکار نشوند و تصویرسازی درست نداشته باشیم مطمئناً مخاطب را نمیتوانیم جذب کنیم.
رئیس دانشکده هنر دانشگاه سوره تأکید کرد: ما در تلهتئاتر به خاطر کاهش هزینه، دکور را حذف کردیم، موسیقی را حذف کردیم و… فکر کردیم میتوانیم مخاطب را جذب کنیم اما درنهایت همین اقدامات باعث شد تئاتر از گروه برنامههای تلویزیون حذف شود. در تئاترهایی که از پلتفرمهای مجازی بهره میگیرم باید زیباشناختی را لحاظ کنیم. اینکه بخواهیم فقط نمایش نشان دهیم در برنامهریزی بلندمدت با مشکل روبرو میشویم.
وی اضافه کرد: با یک برنامهریزی درست میتوانیم ۳۰-۴۰ میلیون جوان کشور بهویژه در شهرستانها که به دلایل مختلف ازجمله مسافت امکان حضور در تماشاخانههای بزرگ را ندارند را جذب کنیم. این پلتفرم میتواند معرف باشد، میتواند به اقتصاد تئاتر کمک کند اما لازمه آن تعریف درست از این مقوله است.
نظری در ادامه با اشاره به اینکه این پلتفرم برای مخاطب ساکن برنامهریزیشده است، گفت: ما مخاطبان ایستگاهی و محرک مثل مسافران هواپیما یا مترو هم داریم که میتوانیم برای آنها نیز برنامهریزی کنیم و آنها با صرف یک هزینه، آثار کوتاهی را در مدتزمان طی مسیر ببینند.
آینده روشن تلویزیون تئاتر ایران در کمک به اقتصاد هنرهای نمایشی
در ادامه رضا بصیرت در پاسخ به این سؤال که آینده تلویزیون تئاتر ایران را چگونه ارزیابی میکنید گفت: تلویزیون تئاتر ایران بیشک یکی از ماندگارترین آثار انجمن هنرهای نمایشی است. آینده آن را بسیار روشن میدانم و بیشک به مرحلهای خواهیم رسید که آثار استاندارد به نمایش گذاریم.
وی افزود: ما فقط بر معرفی تأکید نداریم و به دنبال کمک به اقتصاد تئاتر هستیم و در آینده حتماً کارهای اقصی نقاط کشور دیده و آثار به سراسر جهان عرضه خواهد شد. بیگمان با بودجه دولتی نمیتوانیم برای مخاطب برنامهریزی کنیم و این هدف نیازمند حمایت و همکاری سایر سازمانهای و نیز صاحبان اثر است.
نوشته آینده روشن تلویزیون تئاتر ایران در کمک به اقتصاد هنرهای نمایشی اولین بار در رمزپرس. پدیدار شد.
]]>نوشته ۷+۱ ترفند مهم و اصولی برای عکاسی از لباسها در خانه اولین بار در رمزپرس. پدیدار شد.
]]>نوع نور پردازی، زمان صحیح عکاسی، تراز نور، چیدمان لباسها و … نکاتی هستند که در ادامه به بررسی بیشتر آنها در زمینه عکاسی از لباس میپردازیم. با ما همراه باشید.
نوع نور پردازی نه تنها برای عکاس بلکه برای مشتری نیز اهمیت دارد. شما باید برای عکاسی از لباس یک نقطه تمرکز داشته باشید تا توجه مخاطب را بر روی نقطهای که مد نظر دارید جلب کنید. اگر در خانه عکاسی میکنید بهتر است تا جایی که میتوانید فضا را تاریک نگه دارید و از نور مصنوعی استفاده کنید تا نور روز باعث ایجاد اختلال در عکاسی نشود. زمانی که فضای عکاسی کوچکتر باشد، شدت نور بیشتر میشود. خرید از مدل های مختلف رینگ لایت و استفاده از آن در این زمینه کمک میکند تا بتوانید با استفاده از پایه رومیزی و به صورت حرفهای و حتی با گوشی عکسهایی با جذابیت بصری ویژه و نور بهتر تهیه کنید.
زمانی که از لباس عکاسی میکنید همه چیز باید واقعی به نظر برسد. به خصوص رنگ باید به همان صورتی باشد که در واقعیت دیده میشود. در این زمینه اهمیت تراز بودن نور سفید یا همان White Balance بیشتر مشخص میشود. استفاده از فیلترهای رنگی اگر چه عکس لباس را جذابتر میکند، اما آن را از واقعیت دور نگه میدارد. استفاده از نور سنج نیز در هنگام تراز نور سفید میتواند به شما کمک کند.
اغلب عکاسان دوربین خود را دقیقا هم سطح چشم قرار میدهند. این یعنی دقیقا همان زاویهای که میبینیم. اما گاهی اوقات عکاسان از زوایای عجیب و غریب نیز عکس میگیرند که میتواند جذاب باشد و ویژگیهای یک محصول را با بزرگ نمایی بیشتری نشان دهد. این دقیقا چیزی است که فروشندگان لباس و مانتو از آن استفاده میکنند با استفاده از آن میتوانند عکسهایی خلاقانهتر تهیه کنند. شما میتوانید برای معرفی محصولاتی مانند انواع مدل مانتو مجلسی و اسپرت از زوایای مختلف از آن عکس تهیه کنید تا مشتری برای خرید یک مانتو جدید انگیزه بیشتری پیدا کند و متوجه دلیل قیمت گذاری آن باشد.
شما میتوانید برای عکاسی از انواع لباس و تکان نخوردن لنز دوربین گوشی یا انواع دوربین حرفهای از سه پایه استفاده کنید. زمانی که بدون سه پایه عکاسی کنید، احتمال زیادی وجود دارد که دست شما تکان بخورد و در ظاهر تصاویر مشکل ایجاد شود. شما حتی در صورت عکاسی با تلفن همراه اگر هم با وسیلهای آن را محکم کنید، احتمال لغزش آن وجود خواهد داشت. اما در صورتی که مجبور به این کار شدید، بهتر است مطمئن شوید که تنظیمات دوربین شما بر هم نمیخورد.
سه پایهها معمولا در دو نوع سنتی و انعطاف پذیر هستند که در سه پایه انعطاف پذیر پایهها قدرت خم شدن دارند و شما را سریعتر به زاویهای که مد نظر دارید، میرسانند.
هنگام تصویر برداری از لباس، باید به پس زمینه لوکیشن عکاسی نیز دقت کنید. در این زمینه باید تلاش کنید تا با انتخاب رنگ درست پس زمینه، توجه مخاطب بیشتر به کالا جلب شود. اغلب استفاده از یک زمینه تمیز و سفید به دلیل آنکه از حواس پرتی جلوگیری میکند میتواند محصول شما را به خوبی نمایش دهد. البته فراموش نکنید که برخی از محصولات در پس زمینه تیره بهتر به نظر میرسند. بنابراین بدون ترس رنگهای مختلف پس زمینه را انتخاب کنید.
برای مثال اگر رنگ مشکی خیلی تیره بود به سراغ رنگ طوسی سیر بروید. پس زمینه کار میتواند احساسات زیادی را در مخاطب برانگیزد. بنابراین بهتر است به مخاطب خود فکر کنید و خودتان را جای او قرار دهید.
اگر لباس مورد نظر شما تک رنگ است، استفاده از رنگ متضاد آن در پس زمینه میتواند به دیده شدن آن کمک بسیار زیادی بکند. یک پس زمینه مناسب میتواند محصول شما را بسیار ارزشمند کند یا در صورت انتخاب نادرست، از ارزش آن بکاهد.
بر اساس این قانون در عکاسی یکی از ترفندهای مهم در این زمینه آن است که مهمترین عناصر یک عکس در محل تلاقی خطوط افقی و عمودی و در صورت تقسیم عکس به سه قسمت باید قرار بگیرند(سه خط عمودی و سه خط افقی). به همین دلیل هم بهتر است شما جالبترین بخش عکس لباس را در نزدیکی این خطوط فرضی قرار دهید.
برای بهبود ترکیب عکسهای خود از قانون یک سوم استفاده کنید و با استفاده از این ترفند ساده نتیجه بهتری به دست خواهید آورد. اگر با گوشی موبایل عکاسی میکنید، با استفاده از آیکون جدول یا Grid میتوانید در تنظیمات نرم افزار دوربین گوشی خود آن را مشاهده کنید. در گوشیهای آیفون این تنظیمات در قسمت جدول Photos & Camera وجود دارد.
در صورت وجود نور طبیعی، دوربین و گوشی هوشمند میتواند جذابیت بالایی در عکسها ایجاد کند. زمانی که نور کافی در روز وجود دارد بهتر است به سراغ لوکیشنی بروید که سایه ایجاد نکند و از نمایی خوب برای عکاسی استفاده کنید. ساعتهای طلایی در واقع نزدیک غروب و طلوع آفتاب برای عکاسی هستند که بهترین زمان برای نور پردازی طبیعی را فراهم میکنند. در این دو زمان خورشید در آسمان پایینتر است و به همین دلیل هم نور در این مدت در مقایسه با نور خشن وسط روز خفیفتر خواهد بود و رنگهایی با طول موج بلندتر مانند زرد، نارنجی و قرمز در آن برجسته نشان داده میشود.
در این زمینه استفاده از نور پنجره هم یک گزینه عالی است. نور پنجره منبع نوری بزرگ، روشن و پراکنده نور است که موجب میشود برای سوژههای مختلفی مانند عکاسی از لباس گزینه بسیار جذابی باشد. سایههای نرم نور طبیعی پنجره کمک میکند تا عکسهای مناسبی با نقاطی برجسته و سایه دار ایجاد شود که برخی نقاط مد نظر را به خوبی نشان میدهد.
زمانی که در عکاسی از لباس در خانه از بازتاب استفاده میکنید، این گزینه به عکس شما عمق میدهد و حالت یکدست و احتمالا کسل کننده آن را از بین میبرد. در این زمینه نیازی نیست از یک آینه برای بازتاب استفاده کنید بلکه با استفاده از ویرایش عکس هم میتوانید به انعکاس در عکس دست پیدا کنید. گزینه انعکاس در آب هم با استفاده از یک ادیت حرفهای میتواند گزینه جالبی برای عکاسی از محصولات باشد. برای مشاهده ایدههای خلاقانه استفاده از آینه در عکاسی کلیک کنید.
نوشته ۷+۱ ترفند مهم و اصولی برای عکاسی از لباسها در خانه اولین بار در رمزپرس. پدیدار شد.
]]>نوشته سینمای مستند در رقابت کاملا نابرابر با سینمای داستانی قرار دارد اولین بار در رمزپرس. پدیدار شد.
]]>به گزارش خبرنگار سینمایی رمز پرس از ایرنا، آزاده بیزار گیتی در گفتوگوی برخط خانه هنرمندان ایران با موضوع سینمای مستند با اشاره به برخی جریانهای غالب مستندسازی در دهه ۹۰ سینمای ایران بیان کرد: مستندهای شخصیت نگار و روانی بخش عمده سینمای مستند در دهه ۹۰ را شکل میدهند و مستندهای در جستجوی فریده، جایی برای فرشتهها نیست، آتلان و… نمونههای آن هستند. در حال حاضر نیز قصهگویی برای فیلمسازان مهمتر از سایر شاخصهها است. غلبه این فیلمها به تبع در جشنوارهها نیز طی دهه ۹۰ بیشتر بوده است. انگار علاقهمندان سینمای مستند نیز در ایران و سایر نقاط جهان خسته از ملال روزمرگی میخواستند پای روایت قصههای قهرمانان در فیلمهای مستند بنشینند. فیلم خود من دختران نجار نیز قالب روایی دارد.
وی افزود: غلبه این آثار خطراتی را نیز به همراه داشته است. زیرا گاه دیدهشدنشان چنان قوت میگرفت که فیلمهای دیگری که پژوهش جدیتری داشتند مورد بیتوجهی قرار میگرفتند. در اینجا هیات انتخاب و داوران مسئولیت سنگینی دارند و گاه دچار هیجانزدگی میشدند. همین رویکرد باعث شده بود گاهی مستندسازان به هر تمهیدی دست بزنند تا روایت جذابی داشته باشند و حتی میشنیدیم که یک فیلم مستند به موضوع و شخصیتی غیرواقعی پرداخته شده، اما فیلم مورد توجه داوران قرار گرفته است.
بسیاری از فیلمهای موفق داستانی سالهای اخیر جنبه مستند داشتهاند
بیزار گیتی با اشاره به یک سوال همیشگی از سینمای مستند گفت: همیشه از ما پرسیده میشود مگر مستند طراحی و فیلمنامه دارد؟ قطعا دارد به این تعریف که قصهگویی در سینمای مستند یعنی مواد خام واقعیت را گرفتن و روایت کردن در یک ساختار روایی.
وی درباره تاثیر و تاثر سینماگران مستند بر و از آثار داستانی و فعالیت آنها در دو عرصه بیان کرد: با همه تفاوتهایی که بین این دو وجود دارد و ابدا معتقد نیستم سینمای مستند راهی به سینمای داستانی میبرد، اما گفتوگوی بین این سینمای مستند و داستانی را مثبت میدانم. به نظرم فیلمهای داستانی موفق در سالهای اخیر وجوه مستند زیادی داشتهاند که لازم است پردازش شود. زیرا میتوان رنجها را نیز گاهی با زبانی پالودهتر ترسیم کرد.
این مستندساز با بیان که سینمای مستند آنطور که باید در سبد مصرف مردم قرار ندارد، درباره تاثیر جریان فضای مجازی بر مستند تصریح کرد: متاسفانه ما به سمت هیجانزدگی در فضای مجازی پیش میرویم نظیر نقد اخیر آقای رسول اف به آقای فرهادی که این مساله ما را از واکاوی درست مسائل دور میکند. سینمای مستند بر پایه پژوهش دست کم میتواند به درستی طرح پرسش کند و خیلی از فیلمها این کار را میکنند. اساسا سوال مستندسازان اجتماعی همیشه از خودشان این است که اگر فیلمشان تاثیری نمیگذارد، چرا باید ساخته شود؟
بیزار گیتی درباره گرایش سینمای مستند در دهه ۹۰ به سمت مستندهای آرشیوی و تاریخی عنوان کرد: گرایش به مستندهای آرشیوی و تاریخی نیز گرایش دیگر سینمای مستند در دهه ۹۰ است با این نقطه افتراق و مرز باریک با فیلمهای تاریخی مستند قبل از خود که ما در این دهه با فیلمسازانی سروکار داریم که از عکسها، مواد خام و آرشیوها برای روایتهای خلاقانهتر بهره میبرند و فیلمهای بازیگوشانهای میسازند که میتوان به نمونههای «خلیج فارس»، «عاشق لیلا»، «شاه جهان»، «چنارستان»، «در جست و جوی خانه خورشید»، «بهارستان»، «کودتای ۵۳» و … اشاره کرد. این مستندها بار روایی جدیدی را به سینمای مستند اضافه کردند و روایی بودن، خلاقیت و بازیگوشی عمده مولفههایشان است.
وی درباره علت اقبال مستندسازان و مخاطبان به این نوع مستندها ادامه داد: مستندهای تاریخی و آرشیوی همواره علاقهمندان خود را داشتهاند و کشف و شناخت مکانها، شخصیتها و میل به داشتن حافظه تاریخی نیز همیشه وجود داشته و علت اقبال به این مستندها در سالهای اخیر نیز همین بوده است. هرچند مستندهای تاریخی و آرشیوی در دهه ۷۰و ۸۰ نیز تکثر داشتهاند.
کارگردان مستند «نیمه پنهان ماه» در بخش پایانی صحبتهای خود درباره مصائب و مشکلات سینمای مستند گفت: جذب سرمایه و اکران، مصائب سینمای مستند در دهه ۹۰ و حال حاضر است. در حالی که تامل برانگیزترین و جسورترین فیلمهای سینمایی در دهه ۹۰ را در عرصه مستند داشتهایم که با بودجه بسیار کمی ساخته شده و در رقابت نابرابر با فیلمهای داستانی قرار گرفتهاند اما راهی به اکران نیافتهاند. حال آنکه نازلترین فیلمهای داستانی علاوه بر بقالیها، در سالنهای سینما نیز حضور دارند. اگرچه سامانه هاشور در دوران کرونا بسیار کمک کرد تا مستند دیده شود اما پلتفرمهای آنلاین نیز همچنان تمایل بیشتری به سینمای داستانی دارند.
ارتباط موثری بین تهیهکنندگان و فیلمسازان سینمای مستند نیست
مهدی گنجی مستندساز که مهمان بخش دوم لایو سی و یکمین نوبت از «دوشنبههای سینما» بود، با اشاره به وضعیت کلی سینمای مستند در دهه ۹۰ بیان کرد: در دهه ۹۰ وضعیت اکران فیلم مستند بهبود یافت و روی پرده رفت. پوسترها و طراحیهایی درباره آثار صورت گرفت و سینمای مستند به مثابه یک صنعت بیشتر قوت گرفت. همچنین اصطلاح خودپخش کنندگی در فضای مستند با وجود اینترنت و امکانات گسترده آن با هزینههای کمتر و راحتتر توسط خود سینماگران این عرصه پیش رفت. فراموش نباید کرد که اواخر دهه ۸۰ و اوایل دهه ۹۰ حضورهای بینالمللی سینمای مستند در رویدادها و جشنوارههای معتبر بینالمللی چشمگیر شد. اگرچه به دلیل علاقه مخاطب عام به خواندن مطالب و اخباری درباره سلبریتیها و بازیگران این موفقیتها کمتر دیده شد اما ما با فیلمهای مستند خود در جشنوارههایی مثل ایدفا، برلین، ساندنس و… حضور داشتیم که قابل توجه است.
وی با اشاره به ضعف سیستماتیک در آموزش سینمای مستند عنوان کرد: چند سالی است که درباره پیچینگ، نحوه گرفتن فاند و همکاریهای مشترک بینالمللی ورک شاپها و آموزشهایی برگزار میشود اما در دهه ۹۰ به جز چند سال اخیر عملا این فضای آموزشی وجود نداشته است. همچنین فضای آکادمیک نیز دچار خلاهایی در این زمینه است و مدیران نهادها و سازمانهای متولی نیز اگر بخواهند کاری کنند با مشکلات زیادی رو به رو میشوند.
این مستندساز با بیان این که تهیهکننده در سینمای مستند به دلیل تزریق پول به جریان تولید نقش مهمی در خروجی کار دارد، بیان کرد: من برخلاف بسیاری از همکارانم معتقد نیستم که ما کارگردانان خیلی خوبی داریم. سینما به سرمایه نیاز دارد و به هر حال باید از جایی تامین شود و در دهه ۹۰ ارتباط بین تهیهکنندگان و کارگردانان چندان خوب پیش نرفت و فیلمهای خوب کنونی لزوما محصول این ارتباط موثر نیست. برای مثال مهرداد اسکویی خود با دریافت فاند یا به طور شخصی فیلمهایش را میسازد. یا اگر فیلمسازان دیگری خود کارشان را تهیه میکنند نه لزوما به میل شخصی بلکه به دلیل نبودن تهیهکنندههای خلاق در پروژهها است.
وی درباره تفاوت تهیهکنندگی در سینمای مستند با داستانی عنوان کرد: جدا از این که هر دو باید خلاقیت و دانش داشته باشند و فرآیندهای تولید و پخش و عوامل این حرفه را بشناسند باید چالشپذیر هم باشند. در فیلمهای داستانی در مراحل پیش تولید بازیگران و فیلمنامه و کارگردان مشخص میشود. اما در سینمای مستند این چالشها بیشتر است و تهیهکننده باید سعی کند این چالشها را حتی به یک سود تبدیل کند. برای مثال در پخش فیلم «مادرکشی» که درباره بحران آب است، از طرف نهادهای دولتی بسیار چالش ایجاد شد و این تهیهکننده اثر بود که توانست این مسائل را با ممارست خود حل کند. ویژگی مهم دیگر درباره تهیهکنندگان سینمای مستند حوصله است و باید حتی تا چند سال پای کار بمانند.
کارگردان «من میخوام شاه بشم» در بخش دیگری توضیح داد: پیش روی مستند ویاودی و در دوران قبل تلویزیون و نهادهایی نظیر کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان را داریم. کانون به عنوان نهادی که فیلمسازان بزرگی مثل عباس کیارستمی و بهرام بیضایی در آن فیلم ساختهاند اما درباره وضعیت تلویزیون باید تاسف خورد. اگرچه تلویزیون مستند هم میسازد اما منطقه امنی برای خود ایجاد کرده که آثارش صرفا به آن معطوف است. تلویزیون دوست ندارد درباره بخشهای نادیده، مستند بسازد و ما ظرفیت تلویزیون را عملا به عنوان مجموعهای که باید به مستندسازان فاند بدهد یا بخشی از درآمد مستندسازان به واسطه آن تامین شود، باید نادیده بگیریم.
نوشته سینمای مستند در رقابت کاملا نابرابر با سینمای داستانی قرار دارد اولین بار در رمزپرس. پدیدار شد.
]]>نوشته حمیدرضا صدر کارشناس و مفسر ورزشی درگذشت. اولین بار در رمزپرس. پدیدار شد.
]]>
به گزارش رمز پرس ، حمیدرضا صدر، نویسنده، منتقد سینما و مفسر ورزشی پس از یک دوره مبارزه با بیماری سرطان درگذشت.
صفحه اینستاگرم حمیدرضا صدر از درگذشت او خبر داد
صدر به دلیل ابتلا به بیماری سرطان تحت درمان بود.
او که دانشآموخته دکترای برنامهریزی شهری بود سالها به عنوان نویسنده و منتقد سینما و همچنین مفسر فوتبال فعالیت داشت.
نیمکت داغ، روزی روزگاری فوتبال، پسری روی سکوها و تو در قاهره خواهی مرد، از جمله کتابهای منتشرشده او به شمار میروند.
نوشته حمیدرضا صدر کارشناس و مفسر ورزشی درگذشت. اولین بار در رمزپرس. پدیدار شد.
]]>